یه روز یه دختر ....

یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مى‌کرد

نگاه مى‌کرد

ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد
از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟
مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مى‌کنى و باعث ناراحتى من مى‌شوی،

یکى از موهایم سفید مى‌شود

دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت:

حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده

بهله این بود نتیجه اخلاقی این داستانک :)))))))

اصلا کلا مامانا نباید اجازه بدن دخترا سمت آشپزخونه برن =)) 

پنجردن داش گلیر:D

شیوه جدید التماس به داور :)))

بدون شرح :D

AKHY

ثبتِ لحظه اولین دیدار پـــــــــــــــــــدر و فرزند، واقعاً فوق العاده س

خــــــــــــدایا، قسم به بزرگیت، لذت پـــــــــــــــــــدر شدن رو از هیچ مردی، دریغ نکن

ترجمستاااا

ترجمه ی تخصصی زبان انگلیسی. . . !!!

اگه کسی ترجمه خواست بده بدیم ترجمه شه:D

ماهی زیبا

ماهیِ چشم حبابی حبابهای چشم این ماهی شکننده است،

که در صورت سوراخ شدن و شکستن مجددا رشد میکند..

KHHH

◕◡◕) ♥ به نظر شما منظور این آقا پسر  از این کار چی بوده؟◕◡◕) ♥

دیروز یه پسر این نذری ها رو می برد در خونه ها :D

الان کدومشی :)

موزو انشا : عزدواج!

نام : کمال

کلاس : دبستان
موزو انشا : عزدواج!
 

هنر مندی با استفاده از میوه ها و تخم مرغ

 

khhhhhh

سازنده برنامه فتوشاپ بعد از دیدن این عکس در جا فوت کرد !!


شمام مدیونی اگه فک کنی فتوشاپه...


خخخخخخخخخخخخخخ....

ok

گذشت زن..

من خودم هستم