سلام اول اینکه هر کسی میاد به وبلاگ ما لطف میکنه و من ازشون تشکر میکنم ولــــــــــــــی !!چرا وقتی میاین فقط copy paste میکنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن؟محبت کنین نظـــــــــــــــــــــــر هم بدین دیگه من ودوستامم دلگرم بشیم مطالب بیشتر و جالبتر بذاریم باور نمیکنین؟ فقط یه بار امتحـــــــــان کنین
با تشکـــــــــــــــــــــر
لبخند جذابتان می کند. همه ما به سمت افرادی که لبخند می زنند کشیده می شویم.
هرسال برای عیدنوروزهفت تاسین انتخاب میکنیم براسفره مون ولی فکرنمیکنین تکراری شده
بیاین امسال هفت سین مون متفاوت باشه
عطوفت ـ صداقت ـ صمیمیت ـ کرامت ـ صبر ـ سخاوت وانتظار روتوسفره های دلمون بچینیم
خدایا امسال روبه نام خودت شروع میکنیم
سرنوشت یک سالمون روباظهورامام زمان بنویس
الهی امین
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز
چو آتش در درخت افکند گلنار
دگر منقل منه آتش میفروز
چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست
حسدگو دشمنان را دیده بردوز
بهاری خرمست ای گل کجایی
که بینی بلبلان را ناله و سوز
جهان بی ما بسی بودست و باشد
برادر جز نکونامی میندوز
نکویی کن که دولت بینی از بخت
مبر فرمان بدگوی بدآموز
منه دل بر سرای عمر سعدی
که بر گنبد نخواهد ماند این گوز
دریغا عیش اگر مرگش نبودی
دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز
خریدهای عیدم روکردم همه چی خریدم یه جورایی میشه گفت چشم بازار رو دراوردم حالادیگه فقط یه هفته مونده تاتوعیددیدنی ها لباساموبه دخترخاله هاودختردایی هام نشون بدم .دارم لحظه شماری میکنم . هرچی خریدم گذاشتم رومیزهرروزنگاشون میکنم .شب چارشنبه سوری رفتیم بیرون یه کم بگردیم همه درتکاپوبودن تااخرین لحظه هرچی کم وکاست توخریدشون دارن روجبران کنن یه پیرمردی هم نشسته بودداشت جوراب مردونه میفروخت ولی هیشکی نگاش هم نمیکرد چون دس فروش بود همه هم که ماشالله جنسهای مارک دارمیخرن وبلاخره به این جورچیزاقانع نیستن. مابعدکلی گشتن کم کم میخواستیم برگردیم خونه دیدم همون پیرمرده بساطش بازپهنه داشتم مغازه بغل بساط پیرمرده رونگاه میکردم یه هوحس کردم یه صدای ارومی مییادتواون شلوغی بازارهرچی گوشاموتیزکردم نتونستم بشنوم بلاخره متوجه پیرمرده شدم دیدم اروم باخودش میگه خدایاراضی ام به رضای خودت امروزنتونستم دشت کنم اگه بتونم چندتاازاین جورابهاروبفروشم برابچه هایه کم تخمه میگیرم تابهونه اجیل عیدرونگیرن سال دیگه هم خودت کریمی روزی رسونی براشون لباس نومیگیرم. حالم یه جوری شد اومدیم خونه لباسهای نو رو روی میزدیدم
دیگه برااومدن عیدلحظه شماری نمیکردم
حالااین ماشین یه
۱ـماشین شخصیه
۲ـامبولانسه
۳ـوانت باره
جواب صحیح روهرچه زودتراعلام کنین وخانواده ای روازنگرونی دربیارین