پسر دانشجو ، عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش شده بود .
بالاخره یک روز به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و ازش خواستگاری کرد.
اما دختر ، .....
به شدت عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. و اون رو تهدید کرد
که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست دانشگاه اطلاع می ده...
روزها از پی هم گذشت و چند ماه بعد ، دختر برای امتحان از پسر عاشق، یک
جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت : ” من هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون
روز رنجوندمت “
اگر منو بخشیدی بیا تا باهام صحبت کنیم .
ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد.
چهار سال آزگار گذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت.!!
.
.
دختر بیچاره نمی دونست پسرهای دانشجو هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند.
اصلن پسراا جزوه ندارن که ... تقلب فقط
اون باید اینو رو میزی یا صندلی چیزی می نوشت خخخخ
باحال بود مرسی
بله بله (برا اینه 20 میشن دیگه )


یا وایت برد چطوره به نظرتون
کی ما ؟؟؟20 ؟؟؟ بابا اینا خطای دیده من 20 ندیدم اصلن


وایت بردم خوبه آره
خطای دید؟؟؟؟؟؟ نخیرم!!! ...ما که دیدیم تو پیج مردم
بلی دا
پیج ؟؟؟؟ پیج چیه؟؟؟

والاه نبولوم منده گولاخ گوناهکاریم داااااا
پیچ پیجه دا

از اونایی که کارنامه هم توش هست
من ده داااا
خب نینماخ اشکالی یوخدی